بسیاری از زوجین بعد از ازدواج کمکم ارتباطات کلامیشان کاهش مییابد، حرفی برای گفتن ندارند و این موضوع را به بیمهری همسر خود نسبت میدهند. حتی گاهی اگر با هم حرف میزنند، دچار سوءتفاهم میشوند یا گفتوگوهایشان به بحث و مشاجره منتهی میگردد. در حالیکه ریشه این مسائل اغلب در ضعف مهارتهای ارتباطی است؛ مهارتهایی که یادگیری و بهکارگیریشان میتواند زندگی مشترک را دگرگون کند.
مهارتهای ارتباطی نقش بسیار مهمی در همه ارتباطات ما، به ویژه ارتباطات زناشویی دارند. اگر این مهارتها را بیاموزیم، نه تنها سوءتفاهمها کاهش مییابد بلکه احساس نزدیکی، صمیمیت و آرامش در زندگی مشترک افزایش پیدا میکند. زوجهایی که اصول گفتوگوی موثر را رعایت میکنند، کمتر به مشاجره دچار میشوند و رضایت بیشتری از رابطه خود دارند.
برای گفتوگوی جدی، زمان و مکان مناسب را انتخاب کنید. زمانی که همسرتان خسته، گرسنه یا سرگرم برنامه مورد علاقهاش است، زمان خوبی برای صحبت نیست. احترام به شرایط ذهنی و روحی طرف مقابل، پایه یک ارتباط موفق است.
مکالمه را با احترام و مهربانی آغاز کنید. بهجای ورود ناگهانی به بحث، بگویید: «عزیزم، میخواهم درباره مسئلهای صحبت کنم. الان وقت مناسبی است؟» اگر همسرتان آماده نبود، زمان دیگری را با توافق تعیین کنید.
در زمان گفتوگو، روبهروی هم بنشینید، چهرهتان را به سمت هم بچرخانید و کار دیگری انجام ندهید. از موبایل و تلویزیون فاصله بگیرید. زبان بدن باز، تماس چشمی و نبود حالت دفاعی (مثل دست به سینه بودن) نشانه آمادگی برای شنیدن است.
در مکالمات زناشویی، چهار واژه «تو»، «چرا»، «باید» و «نباید» را حذف کنید. این واژهها اغلب باعث موضعگیری دفاعی میشوند و شنیدن حرف شما را برای همسر دشوار میکنند. به جای سرزنش یا دستور دادن، احساسات و خواستههای خود را با محوریت «من» بیان کنید:
این بیان مسئولیت احساسات را متوجه خودتان میکند و از ایجاد حس گناه یا فاصله پیشگیری مینماید.
کوتاه، صریح و شفاف حرف بزنید. موجز بودن باعث میشود پیام شما بهتر شنیده و درک شود. از ابهام و کلیگویی پرهیز کنید.
نیازها و خواستههای خود را شفاف و با لحنی تقاضامندانه بیان کنید، نه آمرانه. انتظار ذهنخوانی نداشته باشید؛ همسر شما تنها در صورتی میتواند به نیازتان پاسخ دهد که آن را بداند. به جای «باید این کار را بکنی»، بگویید: «دوست دارم اینطور رفتار کنی» یا «من ترجیح میدهم...».
احساساتتان را دقیق نامگذاری کنید. به جای گفتن «خوبم» یا «بدم»، مشخص کنید دقیقاً چه احساسی دارید: ناامید، مضطرب، خشمگین، شاد، امیدوار، بیحوصله و ... همچنین شدت و مدت احساس را هم بیان کنید (مثلاً: «از پریشب کمی دلخورم»).
موقعیت را بدون اغراق و قضاوت توضیح دهید. دلیل احساس خود را بیان کنید و اگر سابقه مشابهی داشته، به آن اشاره کنید تا طرف مقابل بهتر موضوع را درک کند. مثال:
من از پریشب کمی دلخور و عصبی هستم چون در جمع مهمانها به من توجه نشد. دوست دارم در حضور دیگران به من بیشتر توجه بشه. قبلاً هم در مهمانی تولد چنین احساسی داشتم.
راهکارهایی برای بهبود رابطه مطرح کنید و از همسر خود هم نظر بخواهید: «تو فکر میکنی برای اینکه من دیگه چنین احساسی نداشته باشم، چه کار باید بکنم؟» این روش نه تنها به یافتن راهحل مشترک کمک میکند، بلکه باعث میشود همسرتان مشارکت و مسئولیت بیشتری در بهبود رابطه احساس کند.
هنگام بیان احساسات منفی، به جای انداختن مسئولیت بر دوش همسر و ایجاد احساس گناه، مسئولیت آن را بر عهده بگیرید. این رویکرد فاصلهها را کم کرده و از انباشت دلخوریها در طول زمان جلوگیری میکند.
در زمان صحبت، به علائم چهره، زبان بدن و حالت احساسی همسر توجه کنید. اگر همسرتان به ساعت نگاه میکند یا ذهنش جای دیگری است، شاید آمادگی شنیدن صحبت شما را ندارد و بهتر است زمان را تغییر دهید.
ارتباط مؤثر در زندگی زناشویی، نیازمند تمرین، آگاهی و صداقت است. با رعایت اصول مطرح شده، سوءتفاهمها و فاصلههای عاطفی به حداقل میرسد و فضایی برای رشد، صمیمیت و رضایت مشترک ایجاد میشود. ارتباط موفق، نتیجه تلاش مشترک و مستمر هر دو نفر است.
اگر میخواهید مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید و زندگی مشترک آرامتر و صمیمیتری داشته باشید، همین امروز در کارگاههای آموزش زوجدرمانی مرکز روزبه ثبتنام کنید یا با مشاوران خانواده ما در ارتباط باشید. آینده بهتر را با یک گفتوگوی مؤثر بسازید!